برخی منابع دارای اطلاعات مردم شناختی در اواخر دهه 1340
 
در سالهای 1340 - 1339 و بیشتر در دهه ی 1350، ما جوانان  در « مطالعاتی برای پرکردن اوقات فراغت خود » بیشتر به سوی کتاب های مقتضای سنٌ خود جلب می شدیم :
- کتاب های قصٌه یا به اصطلاح قصٌه های قدیمی ایرانی
- کتاب های داستان ها و نوول های ایرانی و خارجی
- کتاب های شعر ؛ به ویژه شعرهای عاشقانه
- کتاب های تاریخ ، به ویژه تاریخ اجتماعی و فرهنگی زادگاه خود و ایران
- سفرنامه ها که درکتابخانه های یزد کم بودند و از دیگران قرض می گرفتیم ( آن زمان در تهران اینگونه کتاب ها را که معمولا" فقط یک بار خوانده می شوند کرایه می داده اند ) .
- کتاب های فولکلوریک به طور کلٌی و کشیده می شدیم به سوی کتاب های جغرافیائی و غیره که آنها نیز به این نوع از کتاب ها اضافه می شدند ....
ضمن آنکه ( اگرچه در سال 1340 من به دلیل بیماریی ناشناخته در یزد ، و کم توانی جسمانی حاصل از آن ، آزاد گذاشته شده بودم و چندان تحصیل نمی کردم ... ) به رشته ی تحصیلی بسیار مورد علاقه ی من ، رشته ادبی ، هم مربوط می شدند ؛ و بنابر این در سال 1342 و به خصوص در سال 1343 کتاب هائی که می خواندم ، تا آنجا که به یادم می آید و ذهن خود را در فراموشی یا اشتباه با تاریخی از مطالعه بعد از آن صائب نمی دانم ، چنین کتاب هائی بودند :
- عبدالحسین آیتی . آتشکده یزدان
- سید عبدالحجة بلاغی . تاریخ نائین
- سرپرسی سایکس . هشت سال در ایران
- محمد بهمن بهمن بیگی . عرف و عادت در عشایر فارس
- جلال آل احمد . سه تار
- محمد تقی دامغانی . احوال شخصیه زردشتیان ایران
- علی خوروش دیلمانی . جشن های باستانی ایران
- یحیی ذکاء . لباس زنان ایران ...
- بیات اروج بیک . دون ژوئن ایرانی
- محمد علی جمالزاده . یکی بود یکی نبود .
- صبحی فضل الله مهتدی . افسانه های کهن
در فولکلور تا حدودی مدیون صبحی مهتدی هستم که بعدا" خواهم نوشت ؛ امٌا در نقل تاریخ مطالعه  کتاب ها توسط خودم ، مسلما" اشتباهاتی دارم که خواهشمندم مرا ببخشید . اصل بر ذکر چگونگی مردم شناس شدن یک ایرانی و برخی از منابع حاوی اطلاعات و مربوط به مردم شناسی در آخرین سالهای دهه 1340 است .
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ شناسی ایران بزرگ . Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran
identification des sources de l'ethnologie d,Iran , et des Bibliographies
درباره وبلاگ

Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran . Alireza Ayatollahi با وجود تحصیلات کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکتری مردم شناسی ( در گرایشهای معماری و شهرسازی - فنٌی و اقتصادی ، و فرهنگی ) در دانشگاه پرووانس فرانسه و نهایتا" دعوت به عضویت در هیئت علمی آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1363 و تدریس مردم شناسی فرهنگی در سال 1365 در آن دانشگاه ، اذعان می کنم که در بدو امر مردم شناسی برای من علم نبود ؛ ابدا" علم نبود ؛ بیشتر یک تفنٌن بود : از سال 1335 به جمع آوری فولکلور یا فرهنگ مردم و تاحدودی مردمنگاری آگاهانه و غیر آگاهانه پرداختم . از سال 1345 وسیله ی خود نمائی و کسب شهرت بیشترم می شد و از 1351 اندک در آمدی از این راه . بعدها که در فرانسه به تحصیلات آمایش سرزمین و اقتصاد توسعه پرداختم متوجه شدم که بدون جامعه شناسی در کشورهای پیشرفته و مردم شناسی در کشورهائی نظیر ایران ، مدیریت و برنامه های فنٌی - اقتصادی آنچنان که باید و شاید به اهداف عالی خود نمی رسند . مردم شناسی یک مطالعه است ؛ یک علم به مفهوم حقیقیِ آن نیست ؛ و نتایجی که از مطالعه ی یک مردم شناس به دست می آیند نسبتا" صحیح اند و نسبتا" غلط : نه فقط مردم شناسی ، بلکه تمام علوم انسانی و اجتماعی « نسبی » هستند ؛ و چون ریاضیٌات به پاسخ هائی مطلق نمی رسند . علوم انسانی به همین دلیل روشی جامع و مانع و مسلٌم و مقبول همگان برای مطالعات خود ندارند .هرکسی با سلیقه و دیدگاه خود وارد آنها می شود و روشی پیشنهاد می کندکه باز این روشهای کار هم برخی بیشتر و برخی کمتر مورد قبول و استفاده سایر مطالعه گران قرار می گیرند . ناتوان تر از همه کسانی هستند که به ترجمه روش های مردم شناسی در سایر کشورها می پردازند که غالبا" در شناخت مردم ایران آنطور که باید و شاید کار آئی ندارند . روش و حوزه عمل این مطالعات سبب می شود که برخی « انسان » و به ویژه شیوه رفتار وی را ملاک عمل قرار دهند و به انسانشناسی anthropology معتقد باشند که انگلیسی زبانان دنیای غرب بیشتر در این طیف قرار می گیرند . برخی دیگر معتقدند که چوم اصل شناخت اجتماعی بر « روابط اجتماعی » است بنابر این اصل بر یک اجتماع ( مردم ) و شناخت آن به عنوان یک کل ، یعنی مردم شناسی ethnologie است که فرانسویان و اکثر تحصیلکردگان صادق فرانسه از این طیف اند . فرهنگ می تواند شامل قواعد رسمی و قوانین و مقررات ( که از جمله در جامعه شناسی مورد مطالعه قرار می گیرند )باشد ؛ امٌا چون حاصل رفتار ی عادٌی شده، رسم شده ، سنٌت شده ، و...در میان یک مردم است ، به خصوص در کشورهائی نظیر ایران ، مقتضی روش های شناخت مردم شناسانه است هرچند که اصطلاح فرهنگ شناسی culturologie نیز در دهه های اخیر باب شده باشد . از تدریس در این حوزه ، به خصوص در ایران ، بیزارم ؛ امٌا عاشق و حتی معتاد مطالعات مردم شناسی هستم ؛ و گرچه خود به خود هم به آن می پردازم ؛ امٌا بیشتر دوست دارم که در باره آن با دیگران هم شریک شوم . شما چطور ؟ .
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پيوندها